per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
15
30
526
Research Paper
بررسی تغییرات ترکیب بدنی، توان بیهوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران تمرین کرده پس از یک دوره مصرف کوتاه مدت و بلند مدت کراتین
Changes in body composition, anaerobic power and muscular endurance of elite wrestlers after short and long duration of creatine consumption
فهیمه اسفرجانی
f.esfarjani@yahoo.com
1
فرزاد زمان زاد
fahime_2@yahoo.com
2
سید محمد مرندی
smmarandi2001@yahoo.com
3
دانشیار دانشگاه اصفهان
کارشناس ارشد دانشگاه اصفهان
استاد دانشگاه اصفهان
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مصرف یک دوره کراتین بر ترکیب بدنی، توان بیهوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران تمرین کرده بود. بدین منظور 13 نفر از کشتی گیر با سابقه حداقل 4 سال کشتی حرفه ای با میانگین سنی 91/2 ± 09/21 سال، قد 97/3 ± 63/175 سانتیمتر، وزن 6/4 ± 6/78 کیلوگرم و درصدچربی8/1 ±5/14% به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (7=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 5 روز، روزانه 20 گرم (دوره بارگیری) و سپس به مدت 25 روز، روزانه 5 گرم (دوره نگهداری)، کراتین مصرف نمودند در حالیکه گروه کنترل به همین مدت و میزان شبه دارو مصرف کردند. متغیرهایی نظیر وزن، درصدچربی، وزن چربی، وزن بدون چربی، توان بیهوازی بالاتنه و پایین تنه، استقامت عضلانی عضلات شکمی (دراز و نشست) و عضلات کمربندشانهای (شنا)، در سه مرحله (پیشآزمون، پس از 5 روز و پس از 30 روز) اندازهگیری و دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که دوره بارگیری، باعث افزایش معنیدار در وزن، وزن بدون چربی و توان بیهوازی بالاتنه گردید و تغییر معناداری در سایر متغیرها، مشاهده نشد. پس از دوره نگهداری، تغییر معناداری در متغیرهای مورد مطالعه نسبت به دورهی بارگیری مشاهده نشد. با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر میرسد بارگیری کراتین موجب افزایش معنادار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی-هوازی بالاتنهی کشتیگیران نخبه میگردد و دورهی نگهداری اگرچه باعث تغییر معنادار این متغیرها نمیگردد، اما، حفظ تغییرات دورهی بارگیری را سبب میشود.
The purpose of this study was to examine the efficacy of creatine consumption on body composition, anaerobic power and muscular endurance of elite wrestlers. Thirteen elite wrestlers (aged 21.09±2.91 years; height 175.63±3.97 cm; weight 78.6±4.6 kg) in a randomized and semi experimental design were divided into experimental (n=7) and control (n=6) groups. Experimental group ingested 20 grs CrM for 5 days and then 5grs CrM for 25 days; while control group in this period ingested placebo. Measurement of weight, fat percent (under skin fat of abdomen, triceps and Ilium), fat mass, fat free mass, upper body and lower body anaerobic power, muscle endurance of abdominal and shoulder muscles was measured in 3 phase (pre test, after 5 days and after 30 days). Data were analyzed by using Analysis variance repeated measure. Results showed that consumption of 20 gr /day creatine for 5 days (loading phase) result in significant increase in weight, fat free mass and upper body anaerobic power (P<0.05) and there was no significant change in fat percent, fat mass, lower body anaerobic power and muscle endurance (P>0.05). Consumption of 5 gr creatine per day for 25 days (maintenance phase) result in no significant change in any factors of study than loading phase (P>0.05). Notice to the results, It seems that creatine loading result in significant increase in weight, fat free mass and upper body anaerobic power of elite wrestler and however maintenance phase result in no significant increase in these factors, but remain loading phase changes.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_526_821b9041acc3f65e438ae5f983e16b12.pdf
مکمل کراتین
ترکیب بدنی
توان بی هوازی
استقامت عضلانی
کشتیگیر تمرین کرده
creatine Supplementation
Body Composition
Anaerobic Power
Muscle Endurance
Elite Wrestler
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
31
44
527
Research Paper
طراحی آزمون توان بیهوازی ویژه بسکتبال (BAST)
Designing of the specific anaerobic power test for basketball
محسن باپیران
mohssenbapiran@gmail.com
1
حمید رجبی
hrajabi@hotmail.com
2
مسلم یوسفی
moslemyousefi@yahoo.com
3
دانشجوی دوره دکتری فیزیولوژی ورزشی دانشگاه خوارزمی
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و مدیرگروه تحصیلات تکمیلی دانشکده تربیت بدنی
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی از دانشگاه خوارزمی
هدف از این پژوهش، طراحی آزمون توان بیهوازی ویژه بسکتبال بر مبنای آزمون وینگیت 30ثانیه بود. آزمودنی-ها شامل 14نفر از بازیکنان تیم بسکتبال دانشگاه خوارزمی (قد5/9±75/176سانتیمتر، وزن48/9±05/69کیلوگرم، سن17/2±43/22 سال، چربیبدن20/6±39/15درصد و BMI43/2±21/22کیلوگرم بر متر مربع) بودند. به همین منظور حداکثر، حداقل و میانگین توان و شاخص خستگی پس از اجرای آزمون وینگیت و آزمون جدید (پیمودن مسافت 35متری با توپ بسکتبال با فاصلههای استراحتی 10ثانیه ای در6نوبت) محاسبه و میزان لاکتات خون نیز بعد از گذشت 2دقیقه از اجرای هر دو آزمون اندازهگیری شد. برای بررسی میزان همبستگی بین شاخصهای توان و شاخص فیزیولوژیکی (لاکتاتخون) دو آزمون از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین حداکثر، میانگین وحداقل توان بدست آمده از آزمون جدید و آزمون وینگیت همبستگی معناداری وجود دارد (r=0.64 p=0.002 ، r=0.78 p=0.004، r=0.63 p=0.018) ولی بین شاخص خستگی دو آزمون همبستگی وجود نداشت (r=0.017 p=0.856). در میزان لاکتات 2دقیقه پس از اجرای بین دو آزمون وینگیت و آزمون جدید (به ترتیب 41/12و 078/11میلیمول بر لیتر) تفاوتی مشاهده نشد (p=0.289). در بررسی پایایی آزمون جدید بین حداکثر، میانگین، حداقل توان و شاخص خستگی بعد از دو مرتبه اجرا ارتباط معناداری وجود داشت (r=0.755 p=0.002، r=0.781 p=0.001، r=0.645 p=0.013، r=0.645 p=0.013). ر بررسی عینیت آزمون جدید نیز بین حداکثر، میانگین، حداقل توان و شاخص خستگی توسط دو گروه آزمون گیرنده ارتباط معناداری مشاهده شد (r=0.755 p=0.002 ، r=0.935p=0.000، r=0.751 p=0.002، r=0.789 p=0.000). بنابراین با توجه به آزمون وینگیت 30ثانیه آزمون طراحی شده (BAST ) آزمونی معتبر جهت اندازهگیری توان بیهوازی بازیکنان آماتور بسکتبال است.
The aim of this study was to design specific anaerobic power test, for basketball based on30-seconds Wingate test. fourteen basketball players from kharazmi University team were selected (meanheight176.75±9.5 cm, weight69.05±9.48 kg,age22.43±2.17 years, body fat 15.39 ± 6.20 percent and BMI,22.21 ± 2.43kg/m2) .Max, min and mean power and fatigue index were calculated after Wingate test and designed new test (run a distance of 35 meters with ball and rest interval 10 seconds in 6 rounds).plasma lactate level also was measured after 2 minute of each test. After data normality test for correlation between power index and physiological parameter (blood lactate), Pearson correlation test was used. The results showed that, there is a significant correlation among the max, min and mean power obtained in new test and Wingate test(r=0.64 p=0.002, r=0.87 p=0.04,r=0.63 p=0.018), but, there was no significant correlation between fatigue index in two tests(r=0.017, p = .0856).Also the mean lactate was not significant difference (p=0.298),2minutes after the Wingate test and new test (12.41and11.078). the max, mean and min power and fatigue index in new test had significant correspondence after two times of measurement (r=0.755 p=0.002, r=0.781 p=0.001,r=0.645 p=0.013, r=0.645 p=0.013 ).to determine objectivity of the new test between the max, mean, and min power and fatigue index by two groups of tester we observed a significant correlation. (r=0.755 p=0.002, r=0.935p=0.000, r=0.751 p=0.002,r=0.789 p=0.000). Therefore designed test that was named BAST’, according to a 30-second Wingate test is valid test for measure anaerobic power in amateur basketball players.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_527_2040cf04d2426b5687db049cbe11855c.pdf
بسکتبال
توان بیهوازی
آزمون وینگیت 30 ثانیه
روایی
پایایی
Basketball
Anaerobic Power
30secondWingate test
Validity
Reliability
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
45
64
535
Research Paper
تأثیر یک جلسه تمرین تدوامی، تناوبی و مقاومتی بر غلظت مولکول چسبان سلولی-1 و پروتئین واکنشی C مردان دارای اضافهوزن
Effects of a resistance, interval, and continuing training session on serum intercellular adhesion molecule-1 and C- reactive protein in overweight men
محمداسماعیل افضل پور
mafzalpour@birjand.ac.ir
1
مجتبی میری
mafzalpour.me@gmail.com
2
علی ثقه الاسلامی
aseghatoleslamy@yahoo.com
3
رضا اصحاب یمین
ashab.reza@gmail.com
4
بیرجند
دبیر آموزش و پرورش خراسان جنوبی
دانشکده تربیت بدنی دانشگاه بیرجند
دکترای تخصصی آناتومیکال کلینیکال پاتولوژی
پژوهش حاضر با هدف بررسی پاسخ مولکول چسبان سلولی-1 (ICAM-1) و پروتئین واکنشی C(CRP) سرم مردان به یک جلسه تمرین تداومی، تناوبی و مقاومتی شدید انجام شد. 10 دانشجوی مرد دارای اضافهوزن، ﺑﻪﻃﻮر داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند وهر سه نوع پروتکل تمرینی با فاصلۀ 96 ساعت روی یک گروه اجرا گردید. تمرین تناوبی در نه مرحله روی نوار گردان با سرعت نه کیلومتر بر ساعت و استراحت فعالی معادل 2/7 کیلومتر بر ساعت در زمانی حدود 25 دقیقه اجرا شد. تمرین تداومی شامل 25 دقیقه دویدن روی تردمیل با سرعت هشت کیلومتر بر ساعت بود. تمرین مقاومتی نیز شامل سه نوبت، نه ایستگاه، زمان فعالیت 30 ثانیه و زمان استراحت بین ایستگاهها 120 ثانیه بود که با شدت 80% یک تکرار بیشینه حدود 50 تا 55 دقیقه به اجرا درآمد. نتایج با آزمون تحلیل واریانس یکسویه و t وابسته در سطح P<0.05 استخراج گردید و نشان داد فعالیت حاد مقاومتی و تداومی، بر ICAM-1 مردان دارای اضافهوزن تأثیر معناداری (بهترتیب P=0.66 و P=0.08) ندارد. درحالی که فعالیت حاد تناوبی باعث کاهش معنادار 44% این شاخص گردیدهاست. همچنین، میزان ICAM-1 پس از یک جلسه تمرین حاد تناوبی نسبت به تمرین حاد مقاومتی با کاهش40% (P=0.000) و نسبت به تمرین حاد تداومی با کاهش 25% (P=0.02) همراه میباشد. علاوهبراین، مشخص شد که پروتکلهای تمرینی بر CRP تأثیر معناداری ندارند و اجرای یک جلسه تمرین تناوبی در مقایسه با یک جلسه تمرین تداومی و مقاومتی تقریباً یکسان از نظر مدت و شدت اجرا، با کاهش شاخص التهابی ICAM-1 همراه است.
The aim of this study was to compare of acute effects of a resistance, interval, and continuing training session on serum intercellular adhesion molecule-1 (ICAM1) and C- reactive protein (CRP) in overweight men. 10 overweight volunteered for research and carried out three exercise protocols for control of individual differences. The interval exercise was a programmable protocol consisted 9 working phases on treadmill (at speed of 9 kil/h) and resting between them (at speed of 7.2 kil/h) which performed in 25 minutes. Continuous exercise was a 25 minutes running on treadmill at speed of 8 kil/h. Resistance exercise consisted 3 sets, 9 stations, 30 seconds working phase and 120 seconds resting between them which performed at 80% 1RM about 50-55 minutes. It is applied the ANOVA and independent t-test for extraction of results at level of p<0.05. An acute resistance and continuous exercise session did not influence the ICAM-1 (respectively P=0.66 and P=0.08), while the acute interval exercise induced a significant reduction (44%) in ICAM-1 (P=0.000). Comparison of three types of performed acute exercises showed a significantly more reduction in the ICAM-1 levels after acute interval than resistance (40%, P=0.000) and continuous (25%, P=0.02) exercises. CRP did not influence by performed exercise protocols. Generally, an interval exercise session accompanied with reduction of ICAM-1 than a resistance and continuous session that nearly matched based on duration and intensity of exercise.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_535_d73876d94978f9e00d724933bbecfc01.pdf
مولکول چسبان سلولی نوع یک
تمرین مقاومتی
تمرین تناوبی
تمرین تداومی
Intercellular Adhesion Molecule-1
Resistance exercise
Continuous exercise
Interval exercise
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
65
84
528
Research Paper
اثر تمرینات ترکیبی هوازی- مقاومتی بر نیمرخ لیپیدی و آنزیم های کبدی بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی تحت رژیم غذایی
The effect of combined aerobic- resistance training on lipid profile and liver enzymes in patients with non-alcoholic fatty liver under nutrition diet
سید علیرضا حسینی کاخک
hosseinik@um.ac.ir
1
هما خالق زاده
hkhaleghzadeh@gmail.com
2
محسن نعمتی
nematym@mums.ac.ir
3
محمد رضا حامدی نیا
mrhamedi1350@gmail.com
4
دانشیار دانشگاه حکیم سبزواری
کارشناس ارشد دانشگاه حکیم سبزواری
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد
استاد دانشگاه حکیم سبزواری
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین ترکیبی هوازی- مقاومتی بر نیمرخلیپیدی و آنزیمهای کبدی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی تحت رژیم غذایی بود. بدین منظور19 مرد مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی با میانگین سن 2/8± 1/38 سال و شاخص توده بدن 87/3± 1/28 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی به دو گروه رژیم (8 نفر) و رژیم و ورزش (11 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی، ترکیبی از تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته، با تواتر سه جلسهی 90 دقیقهای در هفته بود. از تمام آزمودنیها قبل و بعد از مداخله خونگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل بر تفاوت نمرات استفاده شد (05/0 ≤ α). نتایج نشان داد که در گروه رژیم و تمرین ترکیبی کاهش معنیداری در شاخصهای ترکیب بدن، کلسترول تام، حداکثر اکسیژن مصرفی، تریگلیسرید، کلسترول کم چگال و نسبت کلسترول تام به کلسترول پر چگال مشاهده شد؛ و در گروه رژیم غذایی بهبود قابل توجهی در فاکتورهای وزن، شاخص توده بدن، دور کمر،نسبت دور کمر به باسن،حداکثر اکسیژن مصرفی، کلسترول تام، کلسترول کم چگال و نسبت کلسترول تام به کلسترول پر چگال مشاهده شد. این پژوهش نشان داد، هشت هفته تمرین ترکیبی هوازی- مقاومتی به همراه رژیم غذایی تاثیر معناداری روی متغیرهای بیوشیمیایی بیماران کبد چرب غیرالکلی نداشت. کافی نبودن دوره مداخله (رژیم و ورزش)، تواتر و شدت تمرینات میتواند از جمله علل احتمالی عدم تاثیر تمرین و رژیم بین این دو گروه، بر متغیرهای مذکور باشد.
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین ترکیبی هوازی- مقاومتی بر نیمرخلیپیدی و آنزیمهای کبدی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی تحت رژیم غذایی بود. بدین منظور19 مرد مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی با میانگین سن 2/8± 1/38 سال و شاخص توده بدن 87/3± 1/28 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی به دو گروه رژیم (8 نفر) و رژیم و ورزش (11 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی، ترکیبی از تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته، با تواتر سه جلسهی 90 دقیقهای در هفته بود. از تمام آزمودنیها قبل و بعد از مداخله خونگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل بر تفاوت نمرات استفاده شد (05/0 ≤ α). نتایج نشان داد که در گروه رژیم و تمرین ترکیبی کاهش معنیداری در شاخصهای ترکیب بدن، کلسترول تام، حداکثر اکسیژن مصرفی، تریگلیسرید، کلسترول کم چگال و نسبت کلسترول تام به کلسترول پر چگال مشاهده شد؛ و در گروه رژیم غذایی بهبود قابل توجهی در فاکتورهای وزن، شاخص توده بدن، دور کمر،نسبت دور کمر به باسن،حداکثر اکسیژن مصرفی، کلسترول تام، کلسترول کم چگال و نسبت کلسترول تام به کلسترول پر چگال مشاهده شد. این پژوهش نشان داد، هشت هفته تمرین ترکیبی هوازی- مقاومتی به همراه رژیم غذایی تاثیر معناداری روی متغیرهای بیوشیمیایی بیماران کبد چرب غیرالکلی نداشت. کافی نبودن دوره مداخله (رژیم و ورزش)، تواتر و شدت تمرینات میتواند از جمله علل احتمالی عدم تاثیر تمرین و رژیم بین این دو گروه، بر متغیرهای مذکور باشد.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_528_59ff5c3c24fdfc4bd5f8380b60086922.pdf
کبد چرب غیرالکلی
تمرین ترکیبی
رژیم غذایی
آنزیمهایکبدی
نیمرخ لیپیدی
non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD)
Concurrent training
Diet
liver enzymes
lipid profile
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
85
100
529
Research Paper
تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح 1-sICAM و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال
Effect of endurance, resistance and concurrent training on sICAM-1 levels and insulin resistance in inactive women
هلاله شافعی
tik_tak_1391@yahoo.com
1
داریوش شیخ الاسلامی وطنی
d.vatani@uok.ac.ir
2
دانشگاه کردستان
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان
پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال بررسی کرده است. 44 زن سالم با میانگین سنی 6/1±2/20 سال و شاخص تودهی بدنی3±8/20 کیلوگرم بر مترمربع در چهار گروه: استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. تمرین استقامتی شامل بلوکهای ایروبیک و تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه بود. در برنامهی ترکیبی، افراد یک جلسه برنامهی تمرین قدرتی و جلسهی بعد، برنامهی تمرین استقامتی را انجام دادند. خونگیری 36ساعت قبل و مجدداً 36 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. یافتههای پژوهش با استفاده از آزمون ANOVA با اندازهگیریهای مکرر نشان داد که سطوح sICAM-1 در گروه مقاومتی (0.0001>P) و ترکیبی (0.0001>P) کاهش معنادار داشت، ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. تغییرات انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچیک از گروهها معنادار نبود. اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبی افت معناداری داشت (0.01=P)، درحالیکه در سایر گروهها بدون تغییر بود. همچنین، در ارتباط با هیچیک از متغیرها، تغییرات بین گروهی معناداری مشاهده نگردید. به نظر میرسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمالشده (در مقایسه با تمرینات استقامتی)، بر سطوح مولکول چسبان اثرگذاری بیشتری دارد. اما جهت بهبود مقاومت به انسولین، شدت برنامهی تمرینی بیشتری مورد نیاز میباشد.
This study examines the effect of endurance, resistance and concurrent training on serum sICAM-1 levels and insulin resistance index in inactive women.44 healthy women with an average age of 20.2±1.6 years and BMI 20.8±3 kg/m2 divided into four groups: endurance, resistance, concurrent and control groups (each group, n=11). Training was conducted for six weeks and three times a week. Endurance training consists of aerobic blocks (60 to 75 percent of maximum heart rate). Resistance training was carried out (60 to 75 percent of one repetition maximum). In concurrent training program, subjects performed one session of resistance training and in the next session they did the endurance training. Blood samples were taken 36 hours before and again 36 hours after the end of training. The findings of this study using ANOVA with repeated measure showed that the levels of sICAM-1 in resistance (P>0.0001) and concurrent (P>0.0001) groups had a significant reduction, while in the endurance group this reduction was not significant. The changes in insulin and insulin resistance index in none of the groups was not significant. But, fasting glucose levels drop significantly in the concurrent group (p=0.01), while each groups was unchanged in the other. Furthermore, in connection with any of the variables, no significant changes were observed between groups. It seems that concurrent training have more impact on levels of intercellular adhesion molecule and insulin resistance index in healthy untrained women and to improve these indicators,
https://spj.ssrc.ac.ir/article_529_4505029a1dfb2f70a005e8e442efba3a.pdf
تمرینات ترکیبی
انسولین
گلوکز
مولکول چسبان سلولی
Concurrent training
Insulin
glucose
Intercellular adhesion molecule
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
101
118
530
Research Paper
تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی نوجوانان چاق
Effect of Twelve Weeks Combined Exercise (Aerobic- Resistance) on Plasma Levels of Myostatin in Obese Adolescents
ایمان زکوی
imanzakavi@yahoo.com
1
دانشکده علوم پزشکی و خدمات درمانی آبادان
هدف از این پژوهش، تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی (هوازی - مقاومتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی نوجوانان چاق بود. این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد 30 نوجوانان چاق به طور تصادفی در دو گروه تجربی (قد 28/165 سانتی متر ، وزن 53/ 85کیلوگرم، سن 73/13سال) و گروه کنترل (قد54/164 سانتی متر، وزن 02/83کیلوگرم، سن 93/13سال) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی برنامه تمرین ترکیبی (تمرین هوازی شامل دویدن روی نوارگردان را به مدت 20 دقیقه و ( تمرین مقاومتی با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) با 10 تکرار در هر حرکت برای 2 نوبت) را به مدت 12 هفته انجام دادند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پی گیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، 48 ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان پلاسمایی میوستاتین گرفته شد. برای مقایسه درون گروهی از آزمون t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر وزن (P=0.000)، درصد چربی (P=0.000)، شاخص توده بدنی (P=0.000) و میوستاتین (P=0.000) متعاقب انجام 12 هفته تمرین ترکیبی به طور معنی داری کاهش یافت و حداکثر اکسیژن مصرفی (P=0.012) به طور معنی داری افزایش یافت (P≤0.05). می توان نتیجه گیری کرد 12 هفته تمرین ترکیبی وزن، درصد چربی، شاخص توده بدنی و مقادیر پلاسمایی میوستاتین را در نوجوانان چاق کاهش می دهد. بنابراین اجرای برنامه تمرینی ترکیبی ممکن است در کاهش میوستاتین، پیشگیری آتروفی و کاهش توده عضلانی نوجوانان چاق موثر باشد.
The aim of this study was assessing effect of twelve weeks combined exercise (aerobic-resistance) on plasma levels of Myostatin in obese youth. This study is a semi experimental one. Thirty obese adolescents willing to cooperate were divided in two groups: experimental group (height 165.28 cm, weight 85.53 kg, age 13.73 years old) and control group (height 164.54 cm, weight 83.02 kg, age 13.93 years). Then, the experimental group covered the combined exercise program (aerobic training consisted of running on a treadmill for 20 minutes and (resistance training with the intensity of 70% in one repetition maximum (1RM) with 10 repetitions per movement for 2 rounds) for12 weeks. While the control group received no intervention and just were observed. Blood samples were collected in two stages, 48 hours before and after exercise to measure the Myostatin plasma levels. Paired t-test was used for intergroup comparisons and independent t-test was used for comparison between two groups. Findings showed that Weight Values)P=0.000(, body fat percentage )P=0.000(, BMI )P=0.000 (and myostatin )P=0.000( after 12 weeks performing of combined exercise significantly decreased and VO2max )P=0.012 (significantly increased (p<0.05). We can conclude that after 12 weeks combined exercise, weight, body fat percentage, body mass index and plasma levels of Myostatin will reduce in obese youth. Thus, doing a combined training program may be effective in decreasing Myostatin, muscle atrophy prevention and loss of muscle mass of obese youth.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_530_1d85e41cdc85680a54af9df99ff90bfe.pdf
تمرین ترکیبی
میوستاتین
نوجوانان چاق
Combined Exercise
Myostatin
Obese Adolescents
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
119
134
531
Research Paper
اثر تمرین هوازی بر بیان ژن های Nf-kB، Lin28B، میکروlet-7a RNA و سطوح اینترلوکین-6 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان
The effects of aerobic training on Nf-kB, Lin28B and let-7a microRNA expressions and levels of tumor tissue IL-6 in mice with breast cancer
لیلا انوشه
l.anoosheh@ut.ac.ir
1
محمدرضا کردی
mrkordi@ut.ac.ir
2
عباسعلی گایینی
aagaeini@ut.ac.ir
3
رضا مهدیان
drmahdian@gmail.com
4
زهرا میرآخوری
zmirakhori@gmail.com
5
صادق امانی شلمزاری
amani_sadegh@yahoo.com
6
دانشگاه تهران
هیات علمی دانشگاه تهران
هیات علمی دانشگاه تهران
هیات علمی انستیتو پاستور ایران
دکترای فیزیولوژی ورزش دانشگاه تهران
دکترای فیزیولوژی ورزش دانشگاه مدرس
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر 6 هفته تمرین هوازی بر بیان Nf-kB، Lin28B، میکرو RNAlet-7a و اینترلوکین-6 بافت تومور موشهای مبتلا به سرطان پستان بود. تعداد 20 سر موش بالب سی مادۀ 4 تا 5 هفتهای با میانگین وزن 17 گرم، با تزریق زیرجلدی سلولهای سرطانی وابستهبه گیرندۀ استروژن MC4-L2 به سرطان پستان مبتلا شده و به 2 گروه 10تایی تومور ـ تمرین (TT) و تومور ـ کنترل (TC) تقسیم شدند. گروه تومور ـ تمرین به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته تمرین هوازی با شدتی برابر با 14تا 18 متر بر دقیقه انجامدادند. موشها 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرین، قربانی شدند و نمونههای بافتی، برداشته و در دمای 70- درجه ذخیره شدند. میزان بیان ژنهای Nf-kB، Lin28B و میکرو RNA let-7a بهروش Real time – PCR و IL-6 بهروش الایزا اندازهگیری شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر برای بررسی حجم تومور و آزمون تی مستقل برای بررسی IL-6 بهکار گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری Nf-kB، Lin28B وlet-7a توسط نرمافزار REST انجام شد. حجم تومور، بیان ژنهای Nf-kB و Lin28B و سطوح IL-6 در گروه TT نسبت به گروه TC کاهش یافت؛ اما بیان ژن let-7a افزایش معناداری داشت (P<0/05). در سرطان پستان،حلقۀ بازخوردی مثبت متشکل از Nf-kB، Lin28B، میکرو let-7a RNA و IL-6 فعال میشود. بهنظر میرسد با توجه به اثر کاهشی تمرین هوازی بر این مدار تنظیمی و حجم تومور، این نوع تمرین میتواند بهعنوان روش درمانی مکمل در کنار سایر روشهای درمانی سرطان -پستان وابسته به گیرندۀ استروژن بهکار گرفته شود.
The aim of this study was to assess The effects of aerobic training on Nf-kB, Lin28B and let-7a microRNA expressions and levels of tumor tissue IL-6 in mice with breast cancer. Twenty BALB/c c mice (4-5 weeks,17g mass) were cancerous by injection of estrogen-dependent receptor breast cancer cells MC4-L2 and divided into two groups: tumor-training(TT) and tumor-control(TC) group. Then TT group completed aerobic training for 6 weeks, 5 days per week (14-18 m/min). 48 hours after the last exercise subjects were sacrificed. Tissue sampling were collected and stored in -70ᵒ. Nf-kB, Lin28B and let-7a microRNA expressions were accounted with Real time-PCR and IL-6 levels was accounted with ELISA Kit. Repeated measures and independent t tests were used to assess tumor size and IL-6, respectively. Statistical analysis of Nf-kB, Lin28B and let-7a were conducted by REST software. Tumor size, Nf-kB, Lin28B and IL-6 levels were significantly decreased in TT group compare with TC group (p<0.05). microRNA let-7a was significantly increased in TT against control group respectively (p=0.000). In breast cancer, a positive feedback loop consisting of Nf-kB, Lin28B, microRNA let-7a and IL-6 is activated. It seems that regarding to the depressing effects of aerobic training on this regulatory circuit in mice with breast cancer, This type of training can be used as adjuvant therapy in conjunction with other therapies for estrogen receptor dependent breast cancer.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_531_243e74a1734c57e72fddd35cbd74a530.pdf
سرطان پستان
تمرین هوازی
Nf-kB
Lin28B
میکروlet-7a RNA
Breast Cancer
Aerobic Training
Nf-kB
Lin28B
microRNA let-7a
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
135
148
532
Research Paper
بررسی شیوع، آگاهی و نگرش نسبت به پیامدهای منفی مصرف مکملهای غذایی در اندامپروران مرد شهر کرج
A Survey of Prevalence, Knowledge and Attitudes of Nutritional Supplements Use Toward its Adverse Effects Among Male Bodybuilders in Karaj, Iran
حمید اراضی
hamidarazi@yahoo.com
1
محمد زاهد ابولحسنی
mr.zahed457@yahoo.com
2
فاضل بازیار
fazelbazyar@yahoo.com
3
عضو هیات علمی/دانشگاه گیلان
دانشگاه گیلان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات گیلان
این پژوهش به منظور تعیین میزان شیوع مصرف مکملها و میزان آگاهی و نگرش از عوارض جانبی آنها در میان اندام-پروران شهر کرج انجام گردید. جامعه آماری، همه اندامپروران شهر کرج بودند که پرسشنامه 25 سوالی (آلفا کرونباخ 84/0) بین 320 اندامپرور مناطق مختلف شهر کرج به عنوان نمونه آماری توزیع گردید. دادههای پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در سطح 05/0≥P مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد 4/82% از این ورزشکاران مکمل مصرف میکنند. همچنین، مشخص شد که سطح تحصیلات، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی افراد شرکتکننده در مطالعه با شیوع مصرف همبستگی معناداری دارد (05/0≥P)، اما بین سطح تحصیلات، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی با آگاهی و نگرش همبستگی معناداری مشاهده نشد. بیشترین مکمل مصرفی، به صورت ترکیبی (46%)، کراتین (9/21%) و پودرهای پروتئین (3/15%) بود. مهمترین دلیل استفاده از مکمل، افزایش توده عضلانی (54%) و افزایش قدرت (6/25%) بود و مهمترین منابع کسب آگاهی، مربی (62%) و همتیمیها (17%) بودند. اوج شیوع مصرف مکمل، در سنین 16 تا 20 سال مشاهده شد. بر این اساس، استنباط میگردد مصرف بیرویه این مواد در کلانشهر کرج به سبب عدم مشورت ورزشکاران با افراد متخصص و دریافت اطلاعات غلط از افراد حاضر در باشگاههای ورزشی افزایش یافته است. بنابراین، برنامهریزی آموزشی و اطلاعرسانی برای حل این معضل با محوریت باشگاههای ورزشی و مربیان، ضروری به نظر میرسد.
This study aimed to determine the prevalence of supplements use, knowledge and attitudes of their adverse effects among male bodybuilders in Karaj city was conducted. Target population included all bodybuilders of Karaj city. The questionnaire of 25 questions (Cronbach Alfa 0.84) which was distributed among 320 bodybuilders as sample from different areas of Karaj city. Research data by using the descriptive and inferential statistics (P≥0.05) were analyzed. The results demonstrated 82.4% of these athletes taking supplements. Also, it was found that the level of education, sports history and championship history of participants in this study is significantly correlated with the prevalence of use (P≥0.05). But, there was no significant correlation between level of education, sports history and championship history with knowledge and attitudes. Most used supplement were combination (46%), creatine (21.9%) and protein powder (15.3%). The most important reason for using supplements were, increase muscle mass (54%) and increasing strength (25.6%) and the most important sources of information, were coach (62%) and Teammates (17%). The peak of prevalence of supplement use, were observed in aged 16 to 20 years. Accordingly, it is inferred, indiscriminate use of these substances in the Karaj metropolis was increased due to the lack of consultation of athlete with experts and obtaining phony information from individuals present in sports clubs. Therefore it seems, if there is educational planning or informing to solve this problem, Should be done with a focus on sports clubs and coaches.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_532_c492d9ef897d5b21079633d090498907.pdf
مکمل ها
اندام پروران
شیوع
نگرش
Supplements
Bodybuilders
Prevalence
Attitude
per
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
2015-11-22
7
27
149
166
533
Research Paper
سازگاری های سوخت و سازی و درون ریز تمرین هوازی در مردان دارای سندرم متابولیک پیشرفته
Metabolic and endocrine adaptations of aerobic training in men with generalized stages of metabolic syndrome
کریم آزالی علمداری
azalof@yahoo.com
1
هادی روحانی
h_rohani7@yahoo.com
2
استادیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
استادیار فیزیولوژی ورزشی، پژوهشکده طب ورزشی، پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، تهران، ایران
هدف این تحقیق بررسی سازگاری های سوخت و سازی، هورمونی و نروتروفینی به تمرین هوازی در مردان میانسال دارای سندرم متابولیک بود. 30 مرد چاق میان سال دارای تعداد بالای شاخصهای خطر متابولیک (سن: 3/5±2/58 سال، وزن: 3/8±0/95 کیلوگرم، قد: 0/7±0/173 سانتیمتر، شاخصتودهبدن: 5/1±5/31 کیلوگرمبرمترمربع و اوجاکسیژنمصرفی: 2/4±0/20 میلیلیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به طور تصادفی به دو گروه ورزش و کنترل تقسیم شدند و در زمان های قبل و بعد از انجام هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط (سه جلسه در هفته با شدت 60 تا 50 درصد از اوج اکسیژن مصرفی) مورد بررسی قرار گرفتند. نمونههای خونی ناشتا و متغیرهای غذایی در هر دو مرحله ثبت شدند. از آزمونهای تیمستقل، ضریبهمبستگیپیرسون، رگرسیونمرحلهای و تحلیلواریانساندازه گیریمکرر برای بررسی دادهها استفاده شد. تمرین ورزشی علاوه بر کاهش مقدار کل شاخص-های خطر متابولیک، امتیاز کل خطر متابولیک، وزن بدن و کورتیزول سرم، همچنین سبب افزایش حساسیت انسولینی، اوج اکسیژن مصرفی، عامل رشد عصب، عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز، عامل رشدی شبه انسولین-1 و تستوسترون سرم شد (05/0>P). در طول تحقیق تفاوت معنیداری در مقدار پروتئین، قند، چربی و کل غذای مصرفی روزانه مشاهده نشد(05/0<P). دور کمر، عامل رشد عصب و وزن بدن به عنوان مهمترین عوامل برآورد کننده نسبت تستوسترون به کورتیزول سرم شناسایی شدند (05/0>P). نتیجهگیری میشود که تمرین هوازی در وضعیت سندرم متابولیک پیشرفته علاوه بر بهبود وضعیت متابولیک و حساسیت انسولینی، سبب تغییر حالت سوخت و سازی بدن به سوی وضعیت آنابولیک میشود.
Whether the metabolic reserve in generalized metabolic syndrome (MetS) induced by aerobic training modifies synergistically the circulatory corticosteroids, neurotrophins, and insulin resistance, still remains to be elucidated.Following to a graded exercise test (GXT) to exhaustion, middle-aged obese males with high number of metabolic risk factors (n=30, Age: 58.2±5.3 yrs, Weight: 95.0±8.3 kg, BMI: 31.5±1.5 kg/m2. Height: 173.0±7.0 cm and VO2peak: 20.0±4.2 ml/kg/min) were randomly divided into exercise and control groups and examined before and after 8 weeks of moderate intensity aerobic training (3 sessions per week; by 50-60% of V̇O2peak). Fasting blood samples were taken and the nutritional variables were also recorded at both occasions. The independent sample T test. Pearson Rheo, stepwise regression and ANOVA for repeated measurements were used to analyze the data. Exercise training not only increased insulin sensitivity, Vo2peak, serum nerve growth factor, brain derived neurotrophic factor, insulin like growth factor-1 and testosterone; but also decreased all the metabolic risk factors, body weight, Z MetS, and serum cortisol level (P<0.05). No significant differences were observed in daily amount of dietary protein, carbohydrate, lipid and the total consumed food through the study (P>0.05). Waist circumference, nerve growth factor and body weight were recognized as the most important predictors of testosterone/cortisol ratio (P<0.05). It can be concluded that aerobic training in generalized MetS, improves metabolic status and insulin resistance in addition to switching into an anabolic state.
https://spj.ssrc.ac.ir/article_533_cccb23ce57a52bfdfe57c1b90f5ae475.pdf
سندرم متابولیک
تمرین هوازی
سازگاریهای درون ریز
Metabolic Syndrome
Aerobic Training
Endocrine Adaptations
Neurotrophins