پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
سازگاریهای فیزیولوژیکی عملکرد در پی تمرینات تناوبی شدید
15
32
FA
مهدی
بیاتی
دانشجوی دکترا دانشگاه تربیت مدرس
m.bayati@modares.ac.ir
رضا
قراخانلو
0000000154905444
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
ghara_re@modares.ac.ir
بابک
فرزاد
دانشجوی دکترا دانشگاه خوارزمی
farzad.babak@gmail.com
هدف از این مطالعه، انجام یک مرور روایتی از ادبیات برای تعیین سازگاریهای فیزیولوژیکی عملکرد در پی تمرینات تناوبی شدید میباشد. تمرینات تناوبی شدید، به وهلههای تکراری با فعالیتهای تناوبی بهنسبت کوتاه با شدت تمام یا شدتی نزدیک به شدتی که VO2peak بهدست میآید نسبت داده میشود. با توجه به شدت تمرینات، یک تلاش HIT ممکن است از چند ثانیه تا چندین دقیقه طول بکشد که وهلههای گوناگون، بهوسیلۀ چند دقیقه استراحت یا فعالیت با شدت کم از هم جدا میشوند. از ویژگیهای بارز اینگونه تمرینات، حجم خیلی کم آن و درعینحال، اثربخشی بر هر سه سیستم انرژی میباشد. هرچند یک وهله فعالیت شدید، نیاز به میزان بیشتری از بازسازی ATP از سیستمهای تولید انرژی بیهوازی دارد، با افزایش تواتر تکرارهای شدید و اجرای آن بهصورت متناوب با ریکاوری بین وهلههای فعالیت، نیاز سلول عضلانی و مسیرهای متابولیکی را تغییر میدهد، بهگونهای که سهم بازسازی انرژی از سیستم بیهوازی، بهسمت سیستم هوازی تغییر کرده و همزمان، این دو سیستم درگیر بازسازی ATP میشوند. درمجموع، سازگاریهای فیزیولوژیکی درگیر در بهبود اجرا در تمرینات تناوبی شدید را میتوان به تعامل نزدیک و همزمانی سه بعد مهم از بدن انسان؛ یعنی سازگاریهای محیطی (درون عضلۀ اسکلتی)، عصبی (واحدهای حرکتی و CNS) و سازگاریهای قلبی عروقی نسبت داد؛ بنابراین، با بهکارگیری این تمرینات میتوان دامنۀ وسیعی از سازگاریهای متابولیکی و عملکردی که موجب بهبود هر دو سیستم هوازی و بیهوازی و آمادگی دستگاههای عمدۀ بدن میشود را انتظار داشت. این نتایج بیانگر این موضوع است که تمرینات تناوبی شدید با حجم بسیار کم، بدن را دستخوش تغییرات عمدهای میکند که حاکی از کارابودن و مقرونبهصرفهبودن اینگونه تمرینات، بهویژه از لحاظ زمانی میباشد
تمرینات تناوبی شدید,اجرای هوازی و بیهوازی,سازگاری
https://spj.ssrc.ac.ir/article_474.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_474_7ab473ccc007ba64506115b00b7764a1.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر شاخصهای سردرد میگرنی و میزان نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن
33
50
FA
زینب
احمدی
کارشناس ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه
zeynabahmadyzzz@gmail.com
وحید
تأدیبی
0000-0003-4560-5006
دانشیار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه رازی کرمانشاه
vahidtadibi@razi.ac.ir
نازنین
رزازیان
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ،درمانی کرمانشاه
nrazazian@gmail.com
هدف از این پژوهش بررسی اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر شاخصهای سردرد میگرنی و سطوح نیتریکاکساید خون در زنان مبتلا به میگرن بودهاست. در این پژوهش تعداد۲۹ زن مبتلا به میگرن شایع (بدون اورا) با دامنه سنی 25 تا 50 سال به طور تصادفی در دو گروه گواه(۱۴ نفر) و آزمایش(۱۵ نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش علاوه بر درمانهای دارویی مشابه با گروه گواه، به مدت ۸ هفته و هر هفته 3 جلسه با مدت و شدت مشخص (شدت بر اساس مقیاس درک فشار بورگ 6-20) به تمرین هوازی پرداختند. وضعیت میگرن، از جمله شاخصهای سردرد میگرنی (تناوب، شدت و مدت سردرد) با استفاده از دفترچه ثبت یادداشتهای روزانه (با مقیاس آنالوگ بصری(VAS)) مربوط به میگرن مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه خونی در حالت ناشتا برای تعیین سطوح نیتریکاکساید خون آزمودنیها، قبل و بعد از مداخله گرفته شد. دادهها با آزمون کولموگروف اسمیرنوف، t مستقل و همبسته در سطح معنیداری ۰5/۰ تحلیل شد. 8هفته تمرین ورزشی هوازی باعث افزایش معنادار در سطوح نیتریکاکساید خون(P<0.001) و کاهش معنادار(P<0.001) در شاخصهای سردرد میگرنی (تناوب، شدت و مدت سردرد)، در گروه آزمایش شد. این فاکتورها در گروه گواه هیچگونه تغییر معناداری نداشتند. به نظر میرسد با توجه به یافتههای پژوهش حاضر بتوان از تمرین هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمانهای دیگر در بیماران مبتلا به میگرن به منظور بهبود سردرد و کاهش علائم آن استفاده کرد.
میگرن بدون اورا,فعالیت بدنی,تون سرخرگی,نیتریکاکساید
https://spj.ssrc.ac.ir/article_475.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_475_3e66f898c1c5ca9bb718bc0df5a02a9a.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
پاسخ عوامل فیبرینولیتیک به انقباض های درون گرای هم تنش و هم جنبش در مردان سالم
51
66
FA
وریا
طهماسبی
0000-0003-3971-5348
استادیار دانشگاه رازی کرمانشاه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی
worya2626@gmail.com
سجاد
احمدی زاد
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
s_ahmadizad@yahoo.com
فریبرز
هوانلو
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
f.hovanloo@yahoo.com
علی اشرف
جمشیدی
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده توانبخشی
jamshidi.a@iums.ac.ir
مطالعه حاضر جهت بررسی پاسخ شاخصهای فیبرینولیتیک به انواع مختلف انقباضهای درونگرای همتنش و هم-جنبش پس از فعالیت و دوره ریکاوری یک ساعته طراحی شد. ده مرد سالم (7/1±9/26 سال) دو جلسه فعالیت مقاومتی همتنش و همجنبش به فاصله یک هفته با شدت حدود 40% حداکثر گشتاور ارادی ایزومتریک (̊70MVIT) را بر روی عضلات چهار سر هر دو پا با استفاده از دستگاه بایودکس انجام دادند. نمونههای خون سیاهرگی (ml6) در قبل، بلافاصله بعد و انتهای یک ساعت ریکاوری گرفته شدند و برای اندازهگیری فعال کنندهی پلاسمینوژن بافتی (PA-t)، مهار کننده فعالکننده پلاسمینوژن-I(PAI-1)، D-dimer و غلظت لاکتات مورد استفاده قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر (2جلسه ×3 زمان) تجزیه و تحلیل شدند. هر دو جلسه فعالیت بدون در نظر گرفتن نوع انقباض با افزایش معنادار PA-t، و لاکتات همراه بود (P<0.05). همچنین در پاسخ به دو نوع فعالیت، انقباض عضلانی درونگرای هم تنش موجب شد هم PA-t، و هم لاکتات در مقایسه با انقباض هم جنبش افزایش بیشتری داشته باشند (P<0.05). PAI-1 بدون در نظر گرفتن نوع انقباض پس از فعالیت تغییر معناداری نشان نداد (P>0.05) ، اما در دوره ریکاوری کاهش معناداری مشاهده شد (P<0.05)، و در کل نیز مقایسه دو نوع فعالیت تغییرات متفاوتی در پاسخ PAI-1 نشان نداند (P>0.05). در کل می توان گفت که نوع انقباض عضلانی (همتنش یا همجنبش) عامل موثری در پاسخ t-PA و لاکتات خون میباشد، در حالیکه پاسخهای PAI-1 و D-dimer به نوع انقباض عضلانی بستگی ندارند.
فعال کنندهی پلاسمینوژن بافتی (PA-t),مهار کننده فعالکننده پلاسمینوژن-I(PAI-1),D-dimer,فعالیت مقاومتی,ترومبوز
https://spj.ssrc.ac.ir/article_476.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_476_41c8d1e03d0ce5bd78f2b9807ffe6f2e.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
تاثیرتمرینات هوازی درحین دیالیز برعملکرد عضلانی و عملکرد جسمانی بیماران همودیالیزی
67
80
FA
نوید
کلانی
کارشناس ارشد دانشگاه اصفهان
kalaninavid@yahoo.com
زهرا
ریاحی زانیانی
کارشناس ارشد دانشگاه اصفهان
riahi_88_z@yahoo.com
هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرینات ورزشی در بهبود عملکرد عضلانی (شاخصآتروفی عضلانی، قدرت عضلانی و کرامپ عضلانی) و عملکرد جسمانی (آزموندو دقیقه راه رفتن) بیماران همودیالیزی بود. در این مطالعه تعداد 30 بیمار تحت درمان همودیالیز (سن: 3/4 ± 45 سال، وزن: 35/7±72 کیلوگرم و سابقه بیماری:2/1±6 سال) که سه بار در هفته دیالیز انجام میدادند انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. داده ها به وسیلهآزمون2MWT، جهت اندازهگیری عملکرد جسمانی،روش آنتروپومتری و چربی زیر پوستی در ناحیه عضلات ساق، جهت اندازهگیری آتروفی عضلانی،تست نشستن و برخاستن از روی صندلی جهت اندازهگیری قدرت عضلانیو کرامپ از طریق پرسشنامهجمعآوری گردید.تمرینات ورزشی با استفاده از دوچرخهMotomed Viva1در حین دیالیز، به مدت 5 ماه، 3 جلسه 60 دقیقهای در هفته، به صورت فزایندهبرای گروه تجربی طراحی شد. پس از جمعآوری اطلاعات، داده ها از طریق آزمون تی وابسته و آنالیز کوواریانس با نرم افزار SPSSنسخه 18در سطح معناداری 05/0=α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد عملکرد جسمانی و قدرت عضلانی در گروه تجربی، بهبود معناداری داشت وپیشرفت آتروفی عضلانی و کرامپ عضلانی(تعداد و شدت) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (05/0>P). اما در گروه کنترل، عملکرد جسمانی کاهش معنادار (05/0>P) و قدرت عضلانی، آتروفی عضلانی، کرامپ عضلانی(شدت) تفاوت معناداری را نشان نداد(05/0<P). با توجه به نتایج بدست آمده، ورزش در مراکز دیالیز میتواند به عنوان یک مداخله درمانی مد نظر قرار گیرد و کمک کند تا بیماران از سبک زندگی غیرفعال به زندگی قبل از دوره بیماری نزدیک شوند.
همودیالیز,عملکرد جسمانی,عملکرد عضلانی
https://spj.ssrc.ac.ir/article_477.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_477_d301156857bfea01f3b41d451330375d.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین گیرندههای نیکوتینی استیل کولین عضلة اسکلتی موشهای صحرایی مسن
81
96
FA
مجتبی
صالح پور
0000-0002-6208-2502
دانشجوی دکترا شهید بهشتی
salehpour57@gmail.com
مریم
نورشاهی
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
m-nourshahi@sbu.ac.ir
فریبا
خداقلی
دانشیار مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشکاه علوم پزشکی شهید بهشتی
khodagholi@sbmu.ac.ir
حمید
رجبی
0000-0002-3276-1598
دانشیار دانشگاه خوارزمی
hrajabi@hotmail.com
پیوندگاه عصب ـ عضله(NMJ) طی سالمندی تغییرات عمدهای از جمله کاهش فعالیت نیتریک اکساید سنتاز نورونی (nNOS) مییابد که در نهایت سبب تضعیف عملکرد جسمانی و بروز سارکوپنیا میگردد. هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین گیرندههای نیکوتینی استیل کولین (nAchR) بود. تولید نیتریک اکساید (NO) بوسیله دو دوز mg-1.kg-1.day -1 25 و 100 N G نیترو- L – آرژنین متیل استر ( L-NAME ) (مهارکننده nNOS)، مهار شد. 48 سر موش نر نژاد ویستار مسن (20ماهه) به صورت تصادفی به شش گروه کنترل، LNAME25,100، گروههای تمرین همراه با LNAME (Training+LNAME25,100) و گروه تمرین استقامتی (Training) تقسیم شدند. سه روز قبل از اجرای پروتکل مصرف LNAME شروع و تا زمان تشریح حیوانات این کار ادامه داشت. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و روزی 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه روی نوارگردان میدویدند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، پس از بیهوش کردن حیوانات، عضله نعلی و عضله دراز انگشتان (EDL) برداشته شد. ب در عضله نعلی و EDL، مصرف LNAME (100 mg-1.kg-1.day -1) سبب کاهش معنادار پروتئین nAchR شد (P<0.05)، نتایج این پژوهش نشان داد که تمرین میتواند سبب افزایش nAchR حتی در موش-های صحرایی که LNAME مصرف کردند شود (P<0.05). با توجه به یافتههای پژوهش حاضر کاهش فعالیت nNOS سبب کاهش میزان پروتئین nAchR میگردد و تمرین استقامتی نه تنها سبب افزایش میزان nAchR میشود، بلکه میتواند محرکی برای افزایش میزان nAchR ناشی از کاهش یا نبود nNOS باشد.
تمرین استقامتی,پیوندگاه عصب – عضله,سالمندی,نیتریک اکساید
https://spj.ssrc.ac.ir/article_478.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_478_c5655491c5799e0314ae35c0a30b3d5a.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
تأثیر12هفته تمرینات تناوبی استقامتی بر تغییرات اپلین وشاخصهای آنتروپومتری در دختران دارای اضافه وزن
97
112
FA
رویا
عسکری
استادیار دانشگاه حکیم سبزواری
r.askari@hsu.ac.ir
مهدی
هدایتی
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
hedayati@endocrine.ac.ir
هدف ازپژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین استقامتی تناوبی برتغییرات شاخصهای آنتروپومتری وتغییرات اپلین پلاسمایی بود. بدین منظور24 نفراز دانشجویان دختر واجد شرایط(غیرفعال،سالم،دارای شاخص تودهی بدنی 25تا30)دانشگاه حکیم سبزواری به صورت نمونه در دسترس انتخاب وبه طور تصادفی در دوگروه کنترل وتمرینی قرار گرفتند. آزمونهای مورد نظر(تعیین ترکیب بدن وتوان هوازی بیشینه)یک هفته قبل از ورود به دورهی تمرینی و نمونههای خونی 24 ساعت قبل از شروع دوره و48 ساعت بعد از آخرین جلسهی تمرینی در حالت ناشتایی شبانه انجام گرفت.دورهی تمرینی شامل 12 هفته، هر هفته 4 جلسه به صورت اینتروالهایی با 5 تکرار 3 دقیقهای با شدت 60 درصد ضربان قلب بیشینه واستراحتهای 1دقیقهای به صورت فعال با شدت 30تا40 درصد ضربان قلب بیشینه شروع وهرهفته 1دقیقه به تکرارها افزوده شده وشدت به صورت افزایش بار مرحلهای تنظیم شد طوریکه 4 هفتهی پایانی 13 تکرار 3 دقیقهای با شدت 80 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. دادهها نشان داد بین مقادیر پلاسمایی اپلین تفاوت معناداری، به نفع کاهش آن در گروه تمرینی مشاهده شد(p˂0/05). شاخص تودهی بدن، درصد چربی،WHR، در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش داشت(P˂0/05) نیزشاخصHDL-C در گروه تمرینی افزایش معناداری داشت(p˂0/05) اما دو گروه تفاوتی در سایر عوامل نیمرخ لیپیدی نشان ندادند.<br />نتیجهگیری: انجام 12هفته تمرین استقامتی اینتروال همراه با بهبود ترکیب بدنی و برخی عوامل نیمرخ لیپیدی با کاهش اپلین پلاسمایی در دختران دارای اضافه وزن همراه شد .
تمرین استقامتی تناوبی,اضافه وزن,اپلین,نیمرخ لیپیدی
https://spj.ssrc.ac.ir/article_479.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_479_839e132596a6deb617ad0178c6197bb9.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامینها و آمادگی قلبی تنفسی دانشآموزان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ نقص توجه
113
126
FA
مهدی
کارگرفرد
دانشیار دانشگاه اصفهان
kargar_m46@yahoo.com
صالح
افراسیابی
کارشناس ارشد دانشگاه اصفهان
salehafrasyabi@yahoo.com
هدف از مطالعۀ حاضر، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامینها و آمادگی قلبی تنفسی در دانشآموزان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ نقص توجه بود. در یک مطالعۀ نیمهتجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل، 60 نفر دانشآموز بیشفعال مقطع ابتدایی از بین دانشآموزان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ نقص توجه با استفاده از پرسشنامۀ تشخیصی کانرز بهصورت داوطلبانه انتخاب شده و سپس، بهصورت تصادفی در 2 گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (30 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی در یک برنامۀ تمرین هوازی بهمدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 85-60% ضربان قلب ذخیرۀ بیشینه به تمرین پرداختند. درحالیکه گروه کنترل در طول این دوره در هیچ برنامۀ فعالیت بدنی منظمی شرکت نکردند. نمونۀ ادرار برای اندازهگیری سطوح کاتکولامینها و اوج اکسیژن مصرفی با استفاده از دستگاه گازآنالایزور بر روی نوارگردان برای اندازهگیری آمادگی قلبی تنفسی، قبل و بعد از 12 هفته برنامۀ تمرینی اجرا گردید. بعد از 12 هفته برنامۀ تمرین هوازی، افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی و کاهش معناداری در ضربان قلب استراحت و سطوح اپی نفرین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0.05). علیرغم کاهش معنادار سطوح نوراپی نفرین در گروه تجربی (p<0.001)، تفاوت معناداری در سطوح نوراپی نفرین بین گروهها پس از 12 هفته تمرین هوازی مشاهده نشد (p<0.05). یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که یک برنامۀ 12 هفتهای تمرین هوازی ممکن است در بهبود سطوح کاتکولامینها، به ویژه اپی نفرین و آمادگی قلبی تنفسی کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی و کمتوجهی مؤثر باشد.
آمادگی قلبی تنفسی,کاتکولامینها,کودکان بیشفعال,تمرین هوازی
https://spj.ssrc.ac.ir/article_480.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_480_8ba5b11dc2a896784d3942d8fbd2ef8a.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
مقایسه اثر یک دوره برنامه تمرین مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی آیریزین زنان جوان غیرفعال
127
142
FA
نویده
معین نیا
کارشناس ارشد فردوسی مشهد
navideh.moienneia@gmail.com
سید رضا
عطارزاده حسینی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد. دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی
attarzadeh@um.ac.ir
هدف از مطالعه حاضر، بررسی مقایسه اثر یک دوره برنامه تمرین مقاومتی با شدتهای مختلف بر سطوح سرمی آیریزین زنان جوان غیرفعال بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 21 زن جوان غیر فعال 20 تا 30 سال با نمایه توده بدن 22 تا 25 کیلوگرم برمترمربع به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. سپس داوطلبان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی کم شدت (60-40 درصد یک تکرار بیشینه) و شدت بالا (90-70 درصد یک تکرار بیشینه) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته سه جلسهای اجرا شد. نمونه خونی پیش از شروع و 48 ساعت پس از پایان مداخله تمرینی جمعآوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 مقایسه میانگینهای درونگروهی و بینگروهی توسط آزمون آماری به ترتیب تی استیودنت همبسته و مستقل حساب شد و نتایج در سطح معنیداری 0.05>p آزمایش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد، مقادیر آیریزین، شاخص توده بدن و توده چربی در گروه تمرینی کم شدت معنیدار نبود (0.05<p). همچنین، تغییرات معنیداری در شاخص توده بدن و توده چربی درگروه تمرینی شدت بالا مشاهده نشد (0.05<p)؛ در صورتیکه، مقادیر آیریزین در گروه با شدت بالا کاهش معنیدار یافت(0.034=p). تغییرات واریانس بین گروهها در متغیرهای آیریزین، شاخص توده بدن و توده چربی بدن معنیدار نبود (0.05<p). این نتایج حاکی از آن است که یک دوره تمرین مقاومتی با شدت های کم و زیاد نمی تواند سبب افزایش سطوح آیریزین در زنان جوان غیر فعال با نمایه توده بدن22 تا 25 کیلوگرم بر متر مربع شود.
آیریزین,تمرین مقاومتی,زنان جوان غیر فعال
https://spj.ssrc.ac.ir/article_481.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_481_f33ac14065a18df755ead1d1273f08ae.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
7
26
2015
08
23
تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (قدرتی و استقامتی) بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین و نسبت فولیستاتین بر میوستاتین زنان سالمند
143
164
FA
لاله
باقری
دانشجوی دکترا دانشگاه شهرکرد
lale_bagheri63@yahoo.com
محمد
فرامرزی
دانشیار دانشگاه شهرکرد
md.faramarzi@gmail.com
ابراهیم
بنی طالبی
0000-0002-9943-9747
استادیار دانشگاه شهرکرد
banitalebi.e@gmail.com
اکبر
اعظمیان جزی
0000-0003-3672-4927
دانشیار دانشگاه شهرکرد
azamianakbar@yahoo.com
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (قدرتی و استقامتی) بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین و نسبت فولیستاتین بر میوستاتین زنان سالمند بود. تعداد 40 نفر از زنان سالمند (با دامنۀ سنی 82/0±34/60 سال؛ قد 01/0±155 سانتی-متر؛ وزن 89/1±72/71 کیلوگرم و BMI 63/0±45/29 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور تصادفی ساده در یکی از 4 گروه تمرین استقامتی + قدرتی (E+S) (n=9)، قدرتی + استقامتی (S+E) (n=10)، ترکیبی چرخشی (ACT) (n=12) و کنترل (n=9) تقسیم شدند. برنامههای تمرینی بهمدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامۀ تمرین استقامتی شامل کار بر روی دوچرخۀ کارسنج (با شدت 80-60% (MHR و برنامۀ تمرین قدرتی شامل چندین تمرین منتخب بالاتنه و پایینتنه (با شدت 75-40% 1RM، 18-8 تکرار) بود. نتایج نشان داد میزان فولیستاتین و میوستاتین پس از 3 نوع ترتیب تمرین، تغییر معنیداری نیافت (0.05≤P). نسبت فولیستاتین به میوستاتین در گروه E+S افزایش یافت، هرچند معنیدار نبود (0.05≤P)؛ ولی این نسبت در گروه S+E کاهش معنیداری را نشان داد (0.04=p) و پس از تمرین، ACT تغییری نیافت (0.05≤P). همچنین، 8 هفته تمرین ترکیبی، به افزایش معنیدار قدرت بالاتنه در گروههای تمرین ترکیبی E+S و ACT و قدرت پایینتنه در همۀ گروههای تمرینی منجر شد (0.05>p). براساس یافتههای این مطالعه بهنظر میرسد ترتیب تمرین میتواند بر سازگاریهای عملکردی ناشی از تمرین تأثیرگذار باشد. همچنین، بهنظر میرسد با توجه به افزایش نسبت فولیستاتین بر میوستاتین در گروه E+S و کاهش این نسبت در گروه S+E، ترتیب استقامتی + مقاومتی، به محیط آنابولیکتر و ترتیب مقاومتی + استقامتی، به محیط کاتابولیکتری منجر شود.
ترتیب تمرین,میوستاتین,فولیستاتین,نسبت فولیستاتین بر میوستاتین,سارکوپنیا
https://spj.ssrc.ac.ir/article_482.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_482_ed1248a2407edfdda111de728d2f5122.pdf