پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
13
51
2021
10
23
مقایسۀ آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو: مرور نظاممند و فراتحلیل مقالات داخل ایران
17
42
FA
مهدی
غفاری
استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهرکرد، گروه علوم ورزشی
ghafari.mehdi@gmail.com
محمد
فرامرزی
استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه اصفهان، گروه علوم ورزشی
md.faramarzi@gmail.com
ابراهیم
بنی طالبی
0000-0002-9943-9747
دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهرکرد، گروه علوم ورزشی دانشگاه شهرکرد
bantalibi.e@gmail.com
10.22089/spj.2020.7869.1959
<strong>پژوهشهای زیادی تأثیر فعالیت ورزشی را بر عوامل مرتبط با بیماری دیابت</strong><strong> </strong><strong>بررسی کردهاند</strong><strong>.</strong><strong> هدف اصلی از انجامشدن پژوهش حاضر، </strong><strong>مقایسۀ آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، بهصورت مرور نظاممند و فراتحلیل مطالعات داخل ایران بود. در پژوهش حاضر، پایگاههای اطلاعاتی </strong><strong>Science Direct</strong><strong>،</strong><strong>PubMed </strong><strong>، </strong><strong>Scopus</strong><strong>، </strong><strong>Web of Science</strong><strong>، </strong><strong>SID</strong><strong>، </strong><strong>Magiran</strong><strong> و </strong><strong>Google Scholar</strong><strong> از سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، همراه با کلمات کلیدی جستوجو شدند. بعد از غربالگری اولیه، متن کامل مقالات ارزیابی شد و مقالاتی که معیارهای ورود به پژوهش داشتند، تحلیل شدند. تعداد ۲۳1 مقاله بررسی اولیه شدند و از این میان 25 مقاله معیارهای ورود به مرور سیستماتیک و فراتحلیل را داشتند؛ برایناساس ۹۰۸ فرد دیابتی که به دو گروه تجربی و گروه کنترل بهترتیب تعداد ۴۹۴ و ۴۱۴ نفر تقسیم شدند، در گروه تجربی (30۵ زن، 189 مرد) و در گروه کنترل (۲۷۸ زن، ۱۳۶ مرد) قرار گرفتند. میانگین سنی آزمودنیها در پژوهش حاضر ۵۰ سال بود. نتایج متاآنالیز نشان داد که تمرینات تناوبی و تداومی هر دو موجب بهبود شاخصهای گلیسمی میشوند.</strong><strong> تمرینات استقامتی تداومی و تمرینات تناوبی موجب کاهش معنادار سطوح گلوکز (</strong><strong>(P=0.001; SE=0.18, 95% CI= -1.24 - 0.86, Z=-10</strong><strong> و انسولین </strong><strong>(</strong><strong>(P=0.001; SE= 0.18, 95% CI= -1.62 - 0.917, Z=-7</strong><strong> و مقاومت به انسولین (</strong><strong>P=0.001; SE= 0.05, 95% CI= -0.34 - 0.13, Z=-4.52</strong><strong>) شدند. بین تمرین تداومی و تناوبی در سطوح گلوکز و انسولین اختلاف معنادار مشاهده شد (</strong><strong>P=0.002</strong><strong>، </strong><strong>P=0.0001</strong><strong>)، اما این اختلاف در مقاومت به انسولین مشاهده نشد (</strong><strong>P=0.42</strong><strong>)</strong><strong>.</strong><strong> تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی موجب بهبود سطوح گلوکز خون، انسولین و</strong><strong> </strong><strong>مقاومت به انسولین میشوند و تمرینات تناوبی در بهبود عملکرد شاخصهای گلیسمی مؤثرتر هستند؛ اگرچه در این زمینه به انجامدادن مطالعاتی بیشتر و با کیفیت بهتر نیاز است</strong><strong>.</strong>
گلوکز,انسولین,مقاومت به انسولین,تمرینات تناوبی,تمرینات تداومی
https://spj.ssrc.ac.ir/article_1951.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_1951_b5bdbcaff3fb2b687498834d3c600409.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
13
51
2021
10
23
اثر شش هفته تمرین استقامتی و عصارۀ هیدروالکلی گزنه بر سطح قندخون و سلولهای نکروتیک ناحیۀ CA3 هیپوکامپ موشهای صحرایی نژاد ویستار در مدل دیابت نوع یک
43
68
FA
مریم
کشوری
0000-0002-3209-8968
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه لرستان
keshvari_maryam@yahoo.com
مسعود
رحمتی
0000-0003-4792-027X
دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه لرستان
rahmati.mas@lu.ac.ir
رحیم
میرنصوری
استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه لرستان
dr_mirnasuri@yahoo.com
فرزانه
چهل چراغی
استادیار علوم تشریحی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان
fr.chehelcheraghi@gmail.com
10.22089/spj.2020.8033.1969
<strong>با توجه به اثر آنتیاکسیدانی ورزش و گیاه گزنه،</strong><strong> </strong><strong>هدف این مطالعه بررسی شش هفتهای این مداخلات بر تغییرات قندخون و سلولهای</strong><strong> </strong><strong>نکروتیک در ناحیۀ </strong><strong>CA3</strong><strong> هیپوکامپ</strong><strong> </strong><strong>موشهای</strong><strong> </strong><strong>دیابتی نوع یک بود.</strong><strong> </strong><strong>در این مطالعه 76 سر موش نژاد ویستار به گروههای سالم (کنترل،</strong><strong> </strong><strong>تمرین،</strong><strong> </strong><strong>گزنه و</strong><strong> </strong><strong>تمرین</strong><strong>-</strong><strong>گزنه) و دیابت (کنترل،</strong><strong> </strong><strong>تمرین،</strong><strong> </strong><strong>گزنه و تمرین</strong><strong>-</strong><strong>گزنه) تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلیگرم/کیلوگرم) القا شد و 48 ساعت پس از تزریق، قندخون</strong><strong> </strong><strong>بیشتر</strong><strong> </strong><strong>از 300 میلیگرم در دسیلیتر ملاک تأیید دیابت بود.</strong><strong> </strong><strong>پس از تأییدشدن دیابت، پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط (پنج روز/هفته) و گاواژ روزانۀ عصارۀ هیدروالکلی گزنه به مقدار 50 میلیگرم/کیلوگرم، <em>بهمدت شش هفته اجرا شد.</em> چهلوهشت <em>ساعت پس از آخرین جلسه، موشها قربانی شدند و بافت هیپوکامپ خارج شد</em></strong><em><strong> </strong></em><em><strong>و سپس</strong></em><em><strong> </strong></em><em><strong>در</strong></em><em><strong> </strong></em><em><strong>فرمالین 10 درصد برای رنگآمیزی کریزیل ویوله برای شمارش سلولهای نکروتیک قرار</strong></em><em><strong> </strong></em><em><strong>داده</strong></em><em><strong> </strong></em><em><strong>شدند. </strong></em><strong>داده</strong><strong></strong><strong>ها با آزمون</strong><strong></strong><strong>های آنالیز واریانس آنوا و کروسکال والیس و با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی درسطح معنا</strong><strong></strong><strong>داری </strong><strong>(α = 0.05)</strong><strong> تجزیه و تحلیل شدند.</strong><strong> </strong><strong>یافتهها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ گزنه سبب کاهش معنادار غلظت قنـدخون گـروههای دیـابت-تمـرین (</strong><strong>P = 0.001</strong><strong>)، دیـابت-گزنه (</strong><strong>P = 0.001</strong><strong>) و دیـابت-تمرین-گزنه (</strong><strong>P = 0.001</strong><strong>) در مقایسه با گروه</strong><strong> </strong><strong>دیابت-کنترل شد. بهعلاوه بین گروههای دیابت-گزنه و دیابت-تمرین-گزنه (</strong><strong>P = 0.001</strong><strong>) و دیابت-گزنه با دیابت-تمرین (</strong><strong>P = 0.002</strong><strong>) تفاوت معنادار مشاهده شد. همچنین تعامل تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ گزنه باعث کاهش معنادار تعداد سلولهای نکروتیک در گروه دیابت-تمرین-گزنه در مقایسه با گروه</strong><strong> </strong><strong>دیابت-کنترل شد</strong><strong> </strong><strong>(</strong><strong>P = 0.029</strong><strong>)</strong><strong>؛ درنتیجه</strong><strong> شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ هیدروالکلی گزنه میتواند اثر محافظتی بر جلوگیری از نکروزشدن سلولهای منطقۀ </strong><strong>CA3</strong><strong> هیپوکامپ موش دیابتی داشته باشد.</strong><br /><strong> </strong>
تمرین استقامتی,گزنه,نکروتیک,هیپوکامپ,دیابت
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2034.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2034_5d0eccefcf8ab7aec6253dad9f8f149f.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
13
51
2021
10
23
تأثیر هشت هفته تمرین در آب با محدودیت جریان خون بر میزان هورمون رشد، فاکتور رشد شبهانسولین یک و متابولیسم استخوان زنان سالمند
69
92
FA
لیلا
زرآور
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزشی، بخش علوم ورزشی، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
l.zaravar4@gmail.com
جواد
نعمتی
استادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
jnemati@shirazu.ac.ir
رسول
رضائی
استادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
rasoul.rezai1364@gmail.com
مریم
کوشکی جهرمی
0000-0001-9563-9461
استاد، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
koushkie53@yahoo.com
فرهاد
دریانوش
دانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
daryanoosh@shirazu.ac.ir
10.22089/spj.2021.10401.2130
<strong> این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین </strong><strong>با </strong><strong>محدودیت جریان خون (</strong><strong>BFR</strong><strong>)</strong><strong> در آب بر مقدار </strong><strong>هورمون رشد (</strong><strong>GH</strong><strong>)، فاکتور رشد شبهانسولین یک (</strong><strong>IGF-1</strong><strong>)</strong><strong> </strong><strong>و تراکم مواد معدنی استخوان </strong><strong>(</strong><strong>BMD</strong><strong>) </strong><strong>زنان سالمند انجام شد</strong><strong>. تعداد 30 نفر از زنان غیر ورزشکار</strong><strong> (</strong><strong>سن 60 تا 70 سال، وزن 5/2</strong><strong> ± </strong><strong>34/72 کیلوگرم و شاخص تودۀ بدنی 07/4</strong><strong> ± </strong><strong>8/28 کیلوگرم بر مترمربع) داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند و بهطور تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین در آب با </strong><strong>BFR</strong><strong> </strong><strong>و تمرین در آب بدون </strong><strong>BFR</strong><strong> تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی تمرینات هوازی با مقاومت آب را (هشت هفته، سه روز، یک ساعت) اجرا کردند.</strong><strong> </strong><strong>فشار کاف در گروه تمرینی با </strong><strong>BFR</strong><strong> 110 تا 2</strong><strong>2</strong><strong>0 میلیمتر</strong><strong> </strong><strong>جیوه </strong><strong>بود. خونگیری 24 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کواریانس (آنکوا) وابسته برای تحلیل نتایج استفاده شد.</strong><strong> </strong><strong>نتایج پژوهش نشان داد گروههای تمرین </strong><strong>در</strong><strong> مقادیر</strong><strong> </strong><strong>BMD</strong><strong>،</strong><strong> </strong><strong>IGF-1 </strong><strong> و مقدار</strong><strong> </strong><strong>نمرۀ </strong><strong>T</strong><strong> (</strong><strong>T-Score</strong><strong>) </strong><strong>در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشتند </strong><strong>(</strong><strong>0.05</strong><strong> </strong><strong>≥ </strong><strong>P</strong><strong>).</strong><strong> </strong><strong>در مقدار </strong><strong>GH</strong><strong> فقط گروه تمرین با </strong><strong>BFR</strong><strong> نسبت به گروه کنترل افزایش </strong><strong>معناداری داشت</strong><strong> </strong><strong>(</strong><strong>0.05</strong><strong> </strong><strong>≥ </strong><strong>P</strong><strong>)</strong><strong>. </strong><strong>همچنین نتایج پسآزمون گروه تمرین با </strong><strong>BFR</strong><strong> در مقایسه با گروه تمرین بدون </strong><strong>BFR</strong><strong> در</strong><strong> مقادیر</strong><strong> </strong><strong>BMD</strong><strong>،</strong><strong>GH </strong><strong>،</strong><strong>IGF-1 </strong><strong> و </strong><strong>T-Score</strong><strong> افزایش معناداری داشت </strong><strong>(</strong><strong>0.05</strong><strong> </strong><strong>≥ </strong><strong>P</strong><strong>).</strong><strong> </strong><strong> </strong><strong>پژوهش </strong><strong>حاضر </strong><strong>نشان داد </strong><strong>تمرین در آب در زنان سالمند به بهبود اثر عوامل آنابولیک در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان منجر میشود، اما تمرین در آب با</strong><strong>BFR </strong><strong> دارای </strong><strong>اثرهای مفیدتری در افزایش </strong><strong>BMD</strong><strong> است؛ بنابراین </strong><strong>توصیه</strong><strong> </strong><strong>میشود از این تمرینات در برنامۀ تمرینی زنان سالمند استفاده شود.</strong><br /><strong> </strong>
تمرین در آب,BFR,GH,IGF-1,BMD,زنان سالمند
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2570.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2570_007f12d97cf861f568d84ad5e0783471.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
13
51
2021
10
23
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخصهای کنترل قندخون در مردان مبتلا به دیابت نوع دو
93
116
FA
حمید
احمدی
0000-0001-5182-3259
دانشجوی دکتری، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
ham.ahmadi64@gmail.com
محسن
قنبرزاده
استادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
ghanbarzadeh213@gmail.com
مسعود
نیکبخت
دانشیار،گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
nikbakht7@ut.ac.ir
روح اله
رنجبر
00 00000190918613
دانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
ro.ranjbar@scu.ac.ir
10.22089/spj.2021.10260.2122
<strong>پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین و شاخصهای کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. از بین مردان مبتلا به دیابت نوع دو 24 نفر (میانگین سنی 71/0±7/48 سال و شاخص توده بدنی 3/3±7/30 کیلوگرم/مترمربع) بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین هوازی(12 نفر) و گروه کنترل(12 نفر) قرار گرفتند. برنامۀ تمرین هوازی بهصورت هشت هفته دویدن، پنج جلسه در هفته بهمدت یک ساعت با شدت 50 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در پیشآزمون و پسآزمون، سطوح لپتین، آدیپونکتین، نسبت لپتین به آدیپونکتین، HbA1c، گلوکز پلاسما، انسولین، HOMA-IR و حساسیت انسولین اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری تحلیل کواریانس و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل، نسبت لپتین به آدیپونکتین و سطوح لپتین کاهش و سطوح آدیپونکتین افزایش معناداری داشت (P < 0.05). همچنین در گروه تمرین هوازی سطوح انسولین، گلوکز، HbA1cو HOMA-IR در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت و میزان حساسیت انسولین افزایش معناداری نشان داد (P < 0.05)، اما نتایج آزمون همبستگی ارتباط معناداری بین نسبت لپتین به آدیپونکتین با شاخصهای کنترل قندخون نشان نداد (P > 0.05). به نظر میرسد بهبود نسبت لپتین به آدیپونکتین بهدلیل تأثیر تمرینهای هوازی بر تغییرات مربوط به کاهش BMI و درصد چربی است؛ باوجوداین، مکانیزم بهبود شاخصهای کنترل قندخون احتمالاً مسیرهای دیگری غیر از آدیپوکاینها دارد که لازم است بررسی شود.</strong>
تمرینات هوازی,دیابت نوع دو,نسبت لپتین به آدیپونکتین,شاخصهای کنترل قند خون
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2611.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2611_94b52bea3a04c484904890172f486a06.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
13
51
2021
10
23
تأثیر مدل های مختلف تحریک الکتریکی جریان مستقیم فراجمجمه ای بر تصمیم گیری ریسک پذیر داوران ورزشی
117
138
FA
شهروز
غایب زاده
0000-0002-7759-9985
گروه مدیریت ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
sh.ghayebzadeh@yahoo.com
شیرین
زردشتیان
0000-0001-9494-3904
گروه مدیریت ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
zardoshtian2014@gmail.com
حسن
صبوری مقدم
گروه روانشناسی علوم اعصاب شناختی، دانشکدۀ روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
sabourimoghaddam@yahoo.com
احسان
امیری
0000-0001-6120-9252
گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه رازی
e.amiri@razi.ac.ir
لوئیس سولال
گیبوین
0000-0003-4396-8225
مرکز تحقیقات عملکرد انسان، گروه علوم ورزشی، دانشگاه کنستانس، کنستانس، آلمان
louis-solal.giboin@uni-konstanz.de
10.22089/spj.2021.10363.2126
هدف از مطالعۀ حاضر؛ بررسی تأثیر مدلهای مختلف تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای بر تصمیمگیری ریسکپذیر داورانِ رشتههای ورزش تیمی بود. 24 داور مرد در ورزشهای فوتبال، فوتسال، والیبال، بسکتبال و هندبال (با دامنۀ سنی 19 تا 38 سال، درجۀ داوری: درجۀ 3 تا ملی؛ سابقۀ داوری: 2 تا 18 سال) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بعد از جلسۀ آشنایی، آزمودنیها در سه جلسۀ مجزا با فاصلۀ حداقل 72 ساعت در آزمایشگاه حضور یافتند. در یک طرح درونگروهی به شیوۀ دوسویه کور و به صورت موازنۀ متقابل، هر آزمودنی 3 نوع تحریک الکتریکی شامل تحریک آنُد، کاتُد و شَم را بر روی قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی راست دریافت نمود. قبل و بعد از هر نوع تحریک؛ تکالیف روانشناختیِ تکانشگری برو/نرو و بازی قمار آیوا انجام شد. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوراهۀ مرکب نشان داد که مقادیر دلتای IGT در شرایط آنُد و کاتد در مقایسه با شَم بهشکل معنیداری بیشتر بود (به ترتیب، p=0.003، p=0.01). همچنین، نتایج نشان داد که مقادیر دلتای IMP در شرایط آنُد و شَم در مقایسه با کاتُد افزایش معنیداری داشت (به ترتیب، p=0.0001، p=0.002). به عنوان یک یافتۀ جدید، این نتایج نشان دهندۀ اثرات مثبت تحریک آنُد بر روی قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی راست بر عوامل مرتبط با تصمیمگیری ریسکپذیر در داوران ورزشی مرد است. در پایان، میتوان چنین نتیجهگیری نمود که tDCS احتمالاً میتواند به عنوان ابزاری برای بهبود تصمیمگیری ریسکپذیر داوران ورزشی مورد استفاده قرار گیرد، گرچه تأئید نهایی این امر نیاز به انجام تحقیقات متعدد دیگری دارد.
تحریک مغزی,تصمیم گیری,تکانشگری,داوران ورزشی,قشر خلفی جانبی پیش پیشانی
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2612.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2612_ff30974c0121c9d07b2d38e6138b0309.pdf
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری)
فیزیولوژی ورزشی
2322-164X
2476-7050
13
51
2021
10
23
اثر تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژنهای SERCA2a و NKX2-5 بافت قلب در رت های مسموم شده با کلروپیریفوس
139
158
FA
علی بمانی
رنجبر
0000-0002-3360-9096
گروه فیزیولوژی ورزش، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
alibemani44@yahoo.com
حسن
متین همایی
0000-0001-9340-1759
گروه فیزیولوژی ورزش، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
hasanmatinhomaee@gmail.com
صالح
رحمتی احمدآباد
0000-0001-8751-1759
گروه تربیتبدنی، واحد پردیس، دانشگاه آزاد اسلامی، پردیس، ایران.
salehrahmati@pardisiau.ac.ir
10.22089/spj.2021.10142.2119
<strong>کلروپیریفوس</strong><strong> </strong><strong>از</strong><strong> </strong><strong>سموم</strong><strong> </strong><strong>ارگانوفسفره</strong><strong> </strong><strong>است</strong><strong> </strong><strong>که</strong><strong> </strong><strong>برای</strong><strong> </strong><strong>کنترل</strong><strong> </strong><strong>آفات</strong><strong> </strong><strong>کشاورزی</strong><strong> </strong><strong>استفاده</strong><strong> </strong><strong>میشود.</strong><strong> </strong><strong>این</strong><strong> </strong><strong>سموم باعث ایجاد استرس اکسیداتیو و آپوپتوزیس در بافتهای مختلف بدن از جمله قلب میشوند. </strong><strong>SERCA2a</strong><strong> و </strong><strong>NKX2-5</strong><strong> از ژنهاییاند که تنظیمکنندۀ عملکرد انقباضی و رشد قلب هستند. مطالعات پیشین اثر مثبت فعالیت بدنی را بر بیان ژنهای ذکرشده در وضعیت نارسایی قلبی نشان دادهاند، ولی تاکنون تغییرات این ژنها متعاقب استفاده از فعالیت بدنی در وضعیت مسمومیت با </strong><strong>کلروپیریفوس بررسی نشده است؛ ازاینرو در پژوهش حاضر به بررسی اثر مستقل و تعاملی</strong><strong> </strong><strong>تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژنهای </strong><strong>SERCA2a</strong><strong> و </strong><strong>NKX2-5</strong><strong> </strong><strong>در بافت قلب رتهای مسمومشده با کلروپیریفوس پرداخته شده است. تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار به شش گروه (شش سر در هر گروه) با نامهای کنترل سالم، شم، کنترل مسموم، مسموم تمرین هوازی، مسموم اوژنول و مسموم + تمرین هوازی + اوژنول تقسیم شدند. </strong><strong>تمرین هوازی روی تردمیل مخصوص جوندگان (پنج جلسه در هفته، هر جلسه 20 دقیقه و با سرعت 26 متر بر دقیقه) بهمدت چهار هفته اجرا شد. اوژنول با دوز 250 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن، پنج روز در هفته و بهمدت چهار هفته با استفاده از گاواژ به رتهای گروههای مکمل خورانده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی تحلیل شدند و</strong><strong>P < 0.05 </strong><strong> بهعنوان تغییر معنادار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، مسمومیت بهطور معناداری بیان ژنهای </strong><strong>SERCA2a</strong><strong> و </strong><strong>NKX2-5</strong><strong> را در بافت قلب کاهش داد. همچنین تمرین (نه مکمل) بیان ژنهای </strong><strong>SERCA2a</strong><strong> و </strong><strong>NKX2-5</strong><strong> را در قلب رتهای مسموم افزایش داد. بههرحال، تعامل تمرین-اوژنول باعث ایجاد اثر سینرژیک نشد. درمجموع</strong><strong> </strong><strong>به نظر میرسد در مطالعۀ حاضر تمرین عاملی مهمتر در مقایسه با اوژنول برای کاهش اثر مسمومیت مزمن بر قلب است؛ البته انجامدادن مطالعاتی در آینده با دوزهای بیشتر مکملدهی اوژنول نیاز است.</strong>
استرس اکسیداتیو,آپوپتوزیس,سموم ارگانوفسفره,فعالیت بدنی,مسمومیت,مکمل اوژنول
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2643.html
https://spj.ssrc.ac.ir/article_2643_e6dc727840f07bd0807038732e8b769d.pdf